فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

مرز بین دنیای مادی و غیرمادی در بدن انسان و استفاده از آن در درمان

بدن انسان از میلیاردها سلول تشکیل شده است و هر یک از این سلول ها از اتم های مجزایی تشکیل شده است و این اتم ها دو نوع وظیفه را برای سلول انجام می دهند که یک وظیفه ارتباطات بخش های مختلف سولی بر مبنای نوع اتم ها می باشد و دیگری چینش این اتم ها در کنار یکدیگر و ارتباط این نوع چینش با بدنه اصلی سلول جهت ارتباط با بخش های غیرمادی . همانطور که در بخش های قبل توضیح دادیم مواد از ذرات کوچکتر زیراتمی تشکیل می شود که در ادامه روند ذرات زیراتمی نیز از ذرات مادی کوچکتر تشکیل شده اند و در ادامه ذرات بسیار کوچک مادی از ذراتی تشکیل می شوند که نیمی خاصیت مادی و نیمی خاصیت غیرمادی دارند و این روند با نسبت خاصی ادامه پیدا می کند تا به ذراتی می رسیم که خاصیت غیرمادی دارند و در این ارتباط ذرات هر گروه بر ذرات مشابه تاثیرپذیر می باشند و در نتیجه جهت هرگونه ارتباط بخش مادی با بخش غیرمادی ساختار مناسبی لازم می باشد.

ساختار مورد نظر در این خصوص تنها ساختاری است که در آن اتم های یک سلول ساختار هرمی یا مخروطی داشته و در این ساختار نوک هرم یا مخروط کمترین اتم و حتی در نوک هرم تنها یک اتم قرار می گیرد و در صورتی که این اتم هیدروژن باشد می تواند الگویی را برای ایجاد ارتباط با بخش های غیرمادی پدید آورد هیدروژن از این جهت دارای اهمیت می باشد که تنها یک پروتون داشته و ساختار هسته اتم هیدروژن می تواند الگوی مناسب جهت تاثیرپذیری از ذرات نیمه مادی را ایجاد و در نتیجه این خواص در مولکول انتهایی قابل درک می شود و مولکول انتهایی نیز به همین ترتیب اثرات متقابلی را به مولکول های دیگر و به ساختار سلولی منتقل می نماید.

در بدن انسان تنها سلول هایی که چنین ساختار کاملی را دارند سلول های عصبی می باشند. سلول های عصبی دارای ساختار مخروطی می باشند که از یک هسته بزرگتر ادامه می یابد و در نقاطی بسیار نازک و نازک تر امتداد می یابد و در دندریت های عصبی به حداقل مقدار خود نزدیک می شوند و از آنجا که این ساختار برای ارتباط بخش های مادی و غیرمادی بسیار مناسب می باشد می تواند تنها روزنه ارتباطات مادی و غیرمادی را در بدن انسان تشکیل دهد. این ساختار طوری است که می تواند مرز بین یک محیط مادی و غیرمادی را در خود ایجاد نماید و از این طریق به عنوان یک واسط در فضای مادی و غیرمادی پیرامون و درون بدن انسان عمل نماید.

یکی از روش های درمان سنتی طب سوزنی می باشد که در این طب از سوزن های بلندی برای تحریک رشته های عصبی استفاده می شود نقاطی که در طب سوزنی مورد استفاده قرار می گیرد نقاط انتهایی سلول های عصبی می باشد و تحریک نقاط انتهایی سلول های عصبی سطح دسترسی به محیط غیرمادی را در انتهای سلول های عصبی افزایش می دهد و این امکان را به وجود می آورد که انرژی از محیط غیرمادی وارد محیط مادی شده و در قسمت های مادی ذخیره شود.

مکانیسم این عمل به این صورت است که وقتی سوزن از پوست عبور می کند با سلول های مختلفی برخورد می نماید و در حین عبور از سلول ها وقتی به سلول عصبی می رسد باید طوری عبور کند از از نقاط انتهایی سلول های عصبی عبور نماید و با اتم های انتهایی که مسئول ارتباط با بخش های نیمه مادی هستند تماس برقرار نماید این تماس باعث می شود که امواج غیرمادی محیط بتوانند از طریق سوزن وارد این بخش از سلول عصبی شوند وو تحریک غیرمادی سیستم عصبی را ایجاد می نماید. این تحریک می تواند در تمام سیستم عصبی نفوذ نماید و بسیاری از بیماری هایی را که مربوط به سیستم عصبی می باشد درمان نماید. این نوع درمان را می توان تکمیل نواقص مادی از طریق امواج غیرمادی نامید زیرا در این روش ما با استفاده از امواج غیرمادی نقاط ضعف مادی پدید آمده در بدن را پوشش می دهیم و این نقاط ضعف از طریق هدایت عناصر غیرمادی به رشد ساختارهای مادی جدید و رفع نواقص کمک می نماید.

برای درک این موضوع می توانیم مثالی بزنیم :

در رشد جنین انسان در رحم ساختارهای سلولی هر یک جدا شده و هر کدام بخش های مختلف بدن انسان را می سازند و با تکثیر در جهات مختلف فیزیک بدن انسان را به وجود می آورند این موضوع که سلول ها تا چه حد رشد کرده و در کجا رشد خود را متوقف می نمایند در به وجود آمدن فیزیک و ظاهر هر فرد اهمیت حیاتی دارد و اشکال گوناگونی را از ظاهر انسانی پدید می آورد. هر چند که نقش ژنتیک در بسیاری از این تغییرات فیزیکی موثر می باشد ولی عنصر دیگری نیز لازم است زیرا تفاوت هایی در نحوه عملکرد ژنها مشاهده می شود که نمی تواند ظواهر انسانی را توضیح دهد. این موضوع نشان می دهد که ساختارهای غیرمادی باید قبل از ساختارهای مادی در بدن انسان شکل گرفته باشد و این ساختار غیرمادی است که محدوده های رشد سلولی را مشخص می نماید و این شعور و آگاهی چیزی نیست که تنها از ژنتیک قابل حصول باشد.

آگاهی بدن از میزان رشد و توقف سلولی ماحصل ارتباط ژن ها با بخش های غیرمادی می باشد این موضوع در حالت بسیار ایده آل آن در رشد جنین انسان و تبدیل شدن ان به ساختارهای گوناگون قابل مشاهده است. در این ارتباط می توان گفت ابتدا ساختارهای غیرمادی ایجاد و سپس در راستای این شعور و آگاهی است که ساختارهای مادی ایجاد می شوند بنابراین با تحریک ساختارهای مرتبط با هم در این فرایند می توانیم ساختارهای مادی ناقص را دوباره ایجاد نماییم. این موضوع را می توان در نظم سلولی و مقابل بدن با عناصر بر هم زننده این نظم مشاهده نمود. به طور حتم در آینده علم از همان روشی که یک جنین ساختارهای خودرا پیدا و به سمت تولید آن پیش می رود استفاده خواهد نمود و درمان بیماری ها و بی نظمی های بدن با استفاده از عناصر غیرمادی صورت خواهد گرفت.



مقدار و نوع انرژی در انرژی درمانی

یک گیج اندازه گیری را در نظر بگیرید این ابزار می تواند یک اندازه گیری بسیار کوچک را به معادل بزرگتری تبدیل نماید و از این طریق ما می توانیم به طور دقیق با یک ابزار مکانیکی قیچی مانند اندازه های بسیار کوچک را به طور دقیق اندازه گیری نماییم. با طراحی دقیق در اندازه بازوها و زاویه دور شدن آن می توانیم اندازه گیری را دقیق تر نماییم. در این حالت هر چه بازوی کوتاه تر که برای اندازه گیری به کار می رود در مقابل بازوی مقابل کوچکتر باشد با حرکت بسیار کوچک بازوی کوچک بازوی بزرگ تر حرکت بیشتری را پیمایش می نماید و به این ترتیب این دو می توانند حرکت یکدیگر را پوشش دهند به این ترتیب که حرکت بسیار جزیی از یک بازوی کوچکتر می تواند در بازوی دیگر به حرکت بسیار بزرگتری تبدیل شود . این موضوع نشان می دهد که در صورتی که نسبت بازوی بلند تر بسیار بیشتر از بازوی کوتاه تر باشد حرکت بسیار کوچک در بازوی کوچک به حرکت بسیار بزرگی در بازوی دیگر منجر می شود. برای درک بهتر این موضوع مثال دیگری می زنیم:

در حالت دیگر ساعتی را در نظر بگیرید که عقربه های آن طول بینهایتی داشته باشند و با کوچکترین حرکتی عقربه ها مسافت بسیار زیادی را می پیمایند. این موضوع که یک حرکت زمانی بسیار کوچک مانند یک ثانیه می تواند به پیمایش کیلومترهای طولانی توسط یک عقربه بلند منجر شود در حقیقت داستانی است که منجر به ایجاد تعاملات بین ذرات بسیار بزرگ و ذرات بسیار کوچک می شود. همانطور که می دانیم در یک عقربه بسیار بلند حرکت یک میلیونیوم ثانیه می تواند به حرکت نوک عقربه به طول صدها کیلومتر منجر شود ذرات بسیار کوچک که ساختارهای ذرات بزرگ را تشکیل می دهند نیز می توانند با تغییرات بسیار جزیی ولی در امتداد و راستای مناسب به پدیده های بسیار بزرگ و غیرقابل تصور منجر شوند.

هر چه نسبت ذراتی که قرار است با یکدیگر تعامل داشته باشند بزرگتر باشد ذرات کوچکتر با انرژی ناچیزتری اثرات بزرگتری را بر رروی ذرات بزرگتر می گذارند و دلیل ان نیز ماهیت کوانتمی ذرات می باشد. به این ترتیب که ذرات مادی از ذرات بسیار کوچکتری تشکیل می شوند که این ذرات نیز به نوبه خود از ذرات کوچکتر و در ادامه ذران نیمه مادی از ذرات مادی و غیرمادی تشکیل می شوند که به همین ترتیب نیز ادامه می یابد تا به ذرات غیرمادی می رسیم و در فرایندهای اثرات ذرات -ذرات غیرمادی به دلیل تفاوت در ابعاد (بینهایت کوچک) اثرات فوق العاده ای را بر روی عناصر بزرگتر دارند به این تفاوت که تغییرات آن باید بسیار کوچک و کوانتمی (مقدارهای مشخص) باشد تا بتوان حرکت مطلوبی را در عناصر بزرگ تر شاهد بود. به این ترتیب با توجه به تفاوت بسیار زیاد در ابعاد ذرات مادی و غیر مادی ذرات غیرمادی را می توان جهت تاثیرات متقابل بر روی عناصر مادی بزرگ ایده آل یافت در نتیجه استفاده از انرژی های غیرمادی برای ایجاد فرآیندهای مادی عمومیت می یابد و دلیل آن نیز مصرف انرژی بسیار کم و اثرات بسیار قوی می باشد. موضوع عقربه های بسیار بلند را دوباره یادآور می شویم و در این باره این موضوع را اضافه می نماییم که کوچک بودن ذرات غیرمادی در مقابل ذرات مادی نقطه قوتی برای آن ها بوده و در موضوع انرژی مانند یک اهرم بسیار بلندی که ناشی از ساختارهای ان می باشد عمل می نماید و ایجاد تغییرات بسیار جزیی در ذرات غیرمادی می تواند اثرات قابل توجهی در ذرات مادی داشته باشد ولی نکته مهم این است که با توجه به خاصیت کوانتمی ذرات مادی هر مقدار انرژی نمی تواند در آن اثرات قابل ملاحظه و موثری داشته باشد و برای ایجاد یک حرکت موثر ابتدا باید حرکت بسیار جزیی در ذرات غیرمادی ایجاد نمود و این موضوع کمی کار را دشوار می نماید زیرا ذرات غیرمادی بسیار سریع به حرکت در می آیند و کنترل آنها بسیار سخت تر از ذرات مادی می باشد. با توجه به این موضوع یکی از تکنیک های انتقال انرژی در انرژی درمانی تمرکز می باشد. تمرکز می تواند سیگنال های یکنواخت تری را در ذهن ایجاد نماید و این سیگنال ها در اطراف خود شارهای الکترومغناطیسی یکنواخت تری را ایجاد می نمایند و به نوبه خود در اطراف این شارهای الکترومغناطیسی نیز شارهای غیرمادی یکنواخت تری ایجاد می شوند که این موضوع می تواند به کنترل بهتر ذرات غیرمادی کمک نمایند. با توجه به استفاده انرژی درمانی از انرژی های غیرمادی جهت تاثیر بر ذرات مادی بهترین شارهای غیرمادی شارهایی هستند که از تلاطم کمتر و یکنواختی بیشتر در ساختارهای خود برخوردار باشند و این مهم با تمرکز به بهترین شیوه از طریق ذهن به دست می آید. البته روش های دیگری نیز وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

انرژی درمانی و تاثیر آن بر سرطان

امواج مادی از ذرات مادی تولید می شود و ذرات مادی بسیار کوچک در ابعاد فوتونی می توانند انرژی لازم برای حرکت خود را از محیط دریافت نمایند و این ذرات به دلیل کوچک بودن بسیار زیاد می توانند نیروی لازم برای حرکت خود را از یک فضای کوانتمی مادی و غیرمادی به دست آورند. به این ترتیب که ذرات فوتونی در یک فضای کوانتمی غیرمادی به جلورانده می شوند تا وارد یک فضای کوانتمی مادی شوند و با توجه به شتاب اولیه همواره به سمت یک فضای کوانتمی مادی بیشتر رانده می شوند و این موضوع سبب می شود که نیروی لازم برای حرکت خود را از فضای اطراف به دست آورند و ثابت بودن سرعت فوتون ها در یک محیط همگن خود دلیلی بر کوانتمی بودن فضا در اطراف یک فوتون می باشد. به عنوان مثال یک شعاع نور را در نظر بگیرید که با سرعت نور در حال حرکت می باشد در مقابل این شعاع نور یک لیوان آب قرار می گیرد نور با عبور از آب بخشی کوچکی از سرعت خود را از دست می دهد که دلیل آن افزایش فضای مادی در اطراف مولکول های آب می باشد که باعث کاهش فضای غیرمادی در اطراف فوتون ها می شود و نیروی محرکه فوتون ها که فضای کوانتمی غیرمادی می باشد کاهش می یابد. بعد از عبور نور از آب دوباره نور به سرعت اولیه برمی گردد. در این حالت چه اتفاقی رخ می دهد؟ چگونه نور دوباره به سرعت قبل از عبور از آب برمی گردد دلیل آن این است که سرعت نور تابع منبع نیست بلکه تابع محیط است.
نیروی نور برای انتشار از محیط اطراف آن گرفته می شود و این موضوع در مورد دیگر ذرات مادی نیز صادق می باشد و ذرات کوچک دیگر نیز تحت تاثیر این فضای کوانتمی که به صورت انرژی های کوانتمی قابل بررسی می شود حرکت می نمایند و به این ترتیب مکانیک کوانتمی به صورت کنونی حرکت ذرات مادی را توصیف می نماید.
با توجه به همین موضوع است که می توان ایجاد نقص افزایش مادی (سرطان) را مورد بررسی قرار داد. ایجاد تومورهای سرطانی به دلیل ایجاد موتاسیون یا جهش ژنتیکی در کروموزوم ها رخ می دهد. ولی عامل ایجاد این جهش ها اغلب باعث افزایش ساختارهای مادی در بدن موجودات زنده می شود و این موضوع را می توان از دیدگاه کوانتمی بررسی نمود.
افزایش تابش های مادی بر بدن موجودات زنده فضای مادی را در بدن موجودات زنده افزایش می دهد و این موضوع در ابعاد نانو باعث گیراندازی ذرات مادی در بدن می شود و بدن نمی تواند به خوبی امواج مادی اضافی خود را دفع نمایند و این موضوع به دلیل کاهش یک فضای غیرمادی کوانتمی در اثر تابش های مادی می باشد. فضاهای غیرمادی باعث فرار ذرات مادی می شود و این موضوع به دلیل عدم امکان حضور ذرات مادی در فضای غیرمادی می باشد. تابش اشعه های پرانرژی مانند اشعه ایکس یا گاما به بدن در نقاط تابشی باعث افزایش فضای مادی می شود زیرا فوتون های آنها دارای حجم بزرگتری بوده و می توانند تاثیراتی را بر فضای اطراف خود ایجاد نمایند و این موضوع باعث کاهش احتمال فرار امواج مادی مزاحم از بدن می شوند و در نتیجه بدن می تواند به یک افزایش مادی (سرطان) در جرم روبرو شود و این موضوع از طریق مکانیسم های کاملا متفاوتی حادث می شوند زیرا تاثیرات نوری بر روی کروموزوم ها به سمتی هدایت می شوند که به افزایش یک محیط مادی کمک نمایند. این موضوع سبب شده است که در تمامی موتاسیون های حاصل از تابش های مضر ما همواره با افزایش جرم در بخش های خاصی روبرو شویم که این موضوع به دلیل ایجاد تغییرات در فضای کوانتمی مادی و غیرمادی در سطح بدن اتفاق می افتد.
با توجه به این موضوع انرژی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان باید از الگوهایی استفاد نماید که به افزایش تابش های مادی از بدن انسان منجر شود بنابراین استفاده از اشعه های مادی در از بین بردن سلول های سرطانی خود می تواند باعث ایجاد تغییرات مجدد در آن ناحیه شود و نتیجه معکوس به دنبال داشته باشد و به همین دلیل است که اغلب این روش ها جواب قطعی و نهایی نمی دهد.
استفاده از تابش غیرمادی توسط یک درمان کننده می تواند فضای کوانتمی غیرمادی را روی بدن افزایش دهد و منجر به افزایش تابش های مادی در بدن انسان شود و این موضوع می تواند به کوچک تر شدن غدد سرطانی و نیز کم شدن سلول های سرطانی کمک نماید. البته فرکانس انرژی مورد استفاده در گزینشی عمل نمودن آن کمک شایانی می نماید. استفاده از انرژی های غیرمادی یا امواج غیرمادی توسط درمانگر باید تابع شرایط بیمار باشد. امواج غیرمادی اغلب امواجی هستند که در محیط وجود دارند و فرد درمانگر می تواند این امواج را جهت استفاده برای بیمار کنترل نموده و بر روی بخش های لازم بتاباند. معمولا یکی از نواحی که امواج غیرمادی را می توان شکار نمود اطراف شعاع های نورانی و یا امواج مادی می باشد. به عنوان مثال یک شعاع نورانی لیزری در اطراف خود یک محیط مادی ایجاد می نماید که این محیط تعادل دینامیکی فضاهای مادی و غیرمادی را برهم می زند و در نتیجه امواج غیرمادی را از آن محیط به صورت شعاعی از اطراف نور لیزری دور می نماید. بنابراین هما طور که یک سیم حامل جریان الکتریکی در اطراف خود دارای یک میدان الکترومغناطیسی می باشد یک شعاع نوری مادی نیز در اطراف خود یک میدان موجی غیرمادی ایجاد می نماید که از طریق آن می توان یک منبع مطمئن امواج غیرمادی را جهت انرژی درمانی به دست آورد.
یکی دیگر از منابع دریافت امواج غیرمادی استفاده از مکانیزم خلاء در تولید امواج غیرمادی می باشد. محیطی که خلاء باشد و آنرا از هوا خالی کنیم محیطی است که ذرات مادی در آن نسبت به محیط اطراف کمتر شده است و در نتیجه تعادل دینامیکی فضای مادی و غیرمادی آن به نفع فضای غیرمادی به هم خورده است و ذرات غیرمادی به سمت آن حرکت می نمایند و می توان آنرا یک جاذب ذرات غیرمادی تلقی نمود و از این طریق یک درمانگر می تواند انرژی لازم را از طریق این جاذب کنترل نماید. یک لامپ خلاء در این خصوص بسیار مناسب است و به شدت امواج غیرمادی محیط را به سمت خود جذب می نماید و با هدایت این امواج بر روی هدف مورد نظر می توانیم از این امواج جهت کاهش غده سرطانی استفاده نمود. نوع بکارگیری منابع نوری و تکنیک خلاء منحصر به فرد نمی باشد و می توان این امواج را از روش های مختلفی به دست آورد و یا اینکه آنرا هدایت نمود. یک لیزر اشعه ایکس بسیار قوی می تواند سلول های سرطانی را از بین ببرد ولی نه با استفاده از مکانیسمی که ما تصور می نماییم بلکه با استفاده از شعاع امواج غیرمادی که در اطراف آن ایجاد می شود این کار را انجام می دهد ولی به دلیل تاثیر منفی خود این امواج نتیجه مناسب نمی باشد.
یک درمان کننده با استفاده از انرژی درمانی امواج بسیار خالصی را به سمت نقطه مورد نظر هدایت می کند که این موضوع آثار مخرب روش های دیگر را ندارد.

بدن چگونه می تواند از محیط انرژی دریافت نماید؟

بدن انسان از ذرات زیزی به نام سلول تشکیل شده است که سلول ها خود از مولکول های مختلف بزرگ و کوچکی تشکیل شده است که به همین ترتیب آنها نیز از اتم ها تشکیل شده اند. بدن انرژی را برای حرکت عناصر خود مانند مولکول ها و اتم ها بکار می گیرد حرکت و جنبش مولکولی در داخل بدن انسان منظم بوده و با استفاده از نیروهای موجود بین آنها می تواند اقدام به ترکیب و ادغام اتم ها و مولکول ها نموده و از این طریق به احیای سیستم های فرسوده اقدام نماید و همچنین با ایجاد حرکت در اتم ها و مولکول های خاصی فرآیندهای حرکتی را در عضلات به وجود آورد. در تمامی این فرایندها موضوع اصلی حرکت الکترون ها - اتم ها و مولکول ها می باشد و ادامه حیات بدن انسان وابسطه به همین حرکات است و بدن انسان نیروی لازم برای حرکت را از مواد غذایی که وارد بدن می شوند تامین و به صورت ذخیره سازی در مولوکل های خاصی مانند ATP و ADP در بدن انجام می شود. در هر حال کار این مولکول ها نیز این است که نیروی لازم برای نقل و انتقالات و فعل و انفعالات از این جنبش های اتمی و مولکولی را در بدن فراهم نمایند.

حال وضعیتی را در نظر بگیرید که بدن بتواند بدون نیاز به عناصر ذخیره و در اختیار گذاشتن انرژی مواد غذایی بتواند اتم ها و مولکول های خود را به جنبش و حرکت وادار نماید در چنین شرایطی بدن می تواند به کارکرد خود ادامه دهد. یعنی همان جنبش ها به جای استفاده از انرژی مواد غذایی از طریق دیگری غیر از مواد غذایی تامین شوند.

روش های مختلفی برای انجام یک جابجایی وجود خواهد داشت و مصرف انرژی برای یک جابجایی تنها یکی از این روش ها می باشد و ما در جهان اطراف خود می توانیم به روش های دیگری نیز پی ببریم. به عنوان مثال یک لیوان آب را تجسم نمایید که یک شعاع نور از داخل آن عبور می نماید . نور وقتی از داخل آب عبور می نماید یک درصد از سرعت خود را از دست می دهد و وقتی از سمت دیگر لیوان شعاع نور خارج می شود دوباره به سرعت اولیه خود که سرعت نور در محیط است می رسد. نور در این جدا شدن از آب برای رسیدن به سرعت اولیه نیروی لازم را از محیط و فضای اطراف می گیرد بنابراین ذراتی وجود دارند که بدون نیاز به انرژی هایی که ما می شناسیم می توانند سرعت بگیرند و با کمک آن جابجا شوند.

مثال دیگری از این موارد مولکول های هوا است که بدون نیاز به انرژی از محیط می توانند به یک حرکت براونی در محیط اتاق ادامه دهند و این نیرو را از محیط می گیرند و این همان نیرویی است که باعث رسیدن بوی مواد غذایی و عطر ها از نقاط دورتر به ما می شوند. جنبش های دیگری نیز وجود دارند که همگی نیروی لازم برای حرکت خود را از فضای اطراف می گیرند و می توانند به صورت باورنکردنی انرژی بسیار زیادی را از محیط بگیرند. حال تصور نمایید که بدن انسان نیز بتواند به همین شکل انرژی لازم برای جابجایی ها و نقل و انتقالات داخلی خود را از محیط  به دست آورد. همانطور که می دانیم بیشتر حجم بدن ما را فضای خالی تشکیل می دهد و با توجه به این که بدن انسان خیلی چگال و فشرده نمی باشد می تواند به راحتی در یک فضای کوانتمی که ما را احاطه نموده است چنان قرار گیرد که بتواند براحتی انرژی لازم برای جنبش های اتمی و مولکولی خود را از فضای اطراف دریافت نماید. به این ترتیب با توجه به اینکه بدن انسان علاوه بر ساختارهای مادی دارای ساختارهای غیرمادی (روح) نیز می باشد این کار آسان تر صورت می گیرد زیرا بدن انسان این قابلیت را دارد که با استفاده از ذرات تشکیل دهنده روح بتواند یک میدان غیرمادی وسیعی را در داخل خود شکل دهد که این میدان ها می توانند نیروی لازم برای جنبش های اتمی و مولکولی را در بدن انسان فراهم نمایند.

به این ترتیب بدن انسان می تواند بدون استفاده از مواد غذایی و انرژی های دیگر به حیات خود ادامه داده و در این حال اجزاء بدن می توانند سالم تر عمل نموده و در نتیجه عمر دستگاه های مختلف در بدن نیز افزایش می یابد. زیرا بدن در این شرایط مکانیسم هایی را بکار می گیرد که در یک عملیات مشخص دو زمان را بکار گرفته و بخشی از ذرات بدن در محیط زمانی خاصی قرار می گیرند که زمان در انجا بسیار کندتر می گذرد بنابراین نسبت به سایر بخش ها جوانتر می ماند.

بدن انسان و ذرات مادی و غیرمادی

بدن انسان شامل ذرات مادی و غیرمادی است . ذرات غیرمادی و مادی موجود در بدن انسان برای احیای مکانیسم های مربوط به خود به انرژی نیاز دارند.  ذرت مادی انرژی خود را از طریق مواد غذایی و نیز امواج مادی که به بدن تابیده تامین می نماید و ذرات غیرمادی روح انسان نیز برای احیای مکانیم های مربوط به خو و ادامه فعالیت خود به انرژی نیاز دارد که این انرژی را از ذرات غیرمادی تامین می نماید. این انرژی از طریق تابش امواج غیرمای قابل تامین است. لازم به تذکر است که وقتی اوماج غیرمادی به بدن تابیده می شود این موضوع فضای کوانتمی غیرمادی را در بدن افزایش داده و باعث فرار ذرات مادی مضر می شوند. از جمله ذرات مادی مضر در بدن سلول های مرده موجود در بدن که موجب پیری زود رس می شوند و نیز سلول های سرطانی است که در بدن تولید می شود . برای خارج کردن این ذرات مادی از بدن باید منابع تابشی امواج غیرمادی مناسب را شناسایی و با تاباندن آنها به عضو موثر باعث ایجاد فضای کوانتمی غیرمادی در آن عضو شده و در نتیجه ذرات مادی مضر را به صورت امواج مادی به بیرون رانده می شود. از طرفی در مواقعی که نیاز به امواج مادی در بدن باشد مانند مواقعی که نیاز است ذرات مادی برای ترمیم یک عضو به کار برده شود خروج ذرات غیرمادی از این عضوها باعث ایجاد یک فضای کوانتمی مادی در ان نقطه شده و این موضوع باعث کشیده شدن امواج مادی به صورت ذرات مادی بر روی عضو مورد نظر می شود. بنابراین در انرژی درمانی باید ابتدا مشخص شود که انرژی باید خارج شود یا باید انرژی به بدن تابیده شود و پس از آن باید منبع مناسب انرژی را مشخص نماییم و سپس با استفاده از ابزارهای ذهنی اقدام به درمان نمود.